هلنيو هررا،مدافعين تنومند با قدرت سر زني بالا،كاتاناچو،ياپ استام،پويول،ويديچ،دسايي.
مدافعين و پست دفاع تنها پستي بود در طول تاريخ فوتبال كه براي بازيكنانش وظيفه ي جديدي در نظر گرفته نشده بود هرچند طي سالها ارايشش تغيير كرد و با3،4 و 5 بازيكن طي سال ها اندكي تغيير كرد اما وظايف يكي بود،بازيكن به سمت دروازه نيايد يا حداقل با توپ نيايد،نهايتا دو بازيكن كناري اندكي آزادي عمل بيشتري در حمله داشتند و اجاره پا به توپ شدنشان صارد مي شد اما بقيه....فقط زمان ضربه ايستگاهي يا كرنر به سمت دروازه حريف مي رفتند،همين بازيكنان با همه ي وظايف سنگينشان اما در طول تاريخ يا به دست بزرگاني چون جورج بست،پله،مارادونا،كرويف و ..... به سخره گرفته شدند يا در پشت نام بزرگ مهاجمانشان محو شدند تا كسي يادي ازشان نكند،شايد فقط اندرياس برمه بمب افكن المان غربي بود كه توانست در بين مهاجمين بزرگ ان زمان به عنوان يك مدافع نامي به هم بزند و مربيان حريف را وادارد براي مهارش تاكتيك خاصي وضع كنند........البته او هم يك مدافع راست بود در تيمش.
داويد لوييز،فيليپ جونز،مت هاملز يا به قول آلماني ها هوملز مدافعيني كه خصوصياتشان نگاه ها را به يك مدافع شايد براي هميشه عوض كند.
فصل 20009-2010،منچستر يونايتد-چلسي،يونايتد براي بيدار شدن از كابوس عدم قهرماني در سالهاي جام جهاني بايد چلسي را شكست ميداد.در يك سو بهترين مدافع جهان نمانيا ويديچ در در سوي ديگر اما.....جواني با مدل موهايي عجيب كه انارشيستي او را در ميان مدافعين ديگر فرياد مي كرد....داويد لوييز،قدرت پا به توپ بالا و ديد خوب،ويژگي هايي كه بيشتر براي يك هافبك بود تا يك مدافع،اما اين جوانك كار خود را كرد.....شياطين در جهنم خودشان شكست خوردند تا در پايان فصل جام به كارلو انجلوتي برسد.
فيليپ جونز،جواني كه اگر نشناسيدش فكر ميكنيد 28-29 سال دارد،اما او فقط 20 سال دارد،اول فصل 2011-2012 را به ياد بياوريد،جونز در پشت محوطه ي حريف....پاس گل از جونز....گل،فيليپ جونز.اين بازيكن در ابتداي فصل هواداران يونايتد را به چالشي شديد كشيد،او مدافع وسط است؟بازيساز است؟هافبك دفاعي است؟او مدافعي از فردا يود و كسي چه مي داند شايد اگر مصدوم نمي شد و عيضآ با اسطوره دانكن مقايسه نمي شد در اولين سال حضورش در منچستر يونايتد مي توانست مرزهاي فوتبال را براي هميشه جا به جا كند.
مت هولز،جواني كه با تمديد قرارداد با دورتموند به همه درس وفاداري داد.
اما در چشم هاي اين جوان چيست؟چشم هاي كه در تضاد آشكار با چشمان اغلب آلمان ها تيره است.كافيست در نمايي بسته به چشمان اين جوان خيره شويد تا غرور و جاه طلبي اش را براي تغيير سرنوشت پست دفاع بخوانيد.او يك انارشيست وندال است كه مي خواهد تيم يواخيم لو را خراب كند؟او مشكل شخصي با يوگي دارد؟او مي خواست مهاجم باشد؟چه بود كه اين جوان در مقابل اين هلند تا پشت محوطه ي اين تيم آمدو اگر شانس با او يار بود شايد گل هم مي زد.
مسلما اين سياهه مي توانست با نام هاي ديگري مثل رافائل،كول،آلوز و حتي لارس بندر كامل تر هم بشود اما ان ها مدافع كناري بودند و سال ها بود كه برا تردد در زمين حريف ويزايشان صادر شده يود.
به نظر مي رسد اتفاقي در حال دخ دادن است،به نظر مي رسد مدافعين كلاسيك بايد جايشان را به مدافعيني با توالي ژنتيكي جديد بدهند،مدافعيني كه هم خوي دفاع مي كنند و هم خوب اساس حمله را شكل مي دهند،اصلا در بطن حمله قرار مي گيرند.كسي چه مي داند شايد در سال 2032 وقتي داشتيد جام ملت هاي اروپا را بر روي ماه مشاهده مي كرديد گزارشگر گفت تاكتيك اسپانيا 0-10-0 است يا المان 0-9-1 بازي مي كند.