به اندازه آدمهاي کره زمين، راه براي موفقيت وجود دارد اما فقط انسانهاي موفق، قادر به کشف راه خاص خود هستند و وقتي درباره فوتبال صحبت ميشود، شيوه وين روني را يکي از مناسبترين راهها براي موفقيت مييابيم. ستاره منچستريونايتد و مرد اول خط حمله تيم ملي انگليس اخيرا در مصاحبه با ديويد هانتر، روزنامهنگار ديليميل اعلام کرد قبل از هر بازي به سراغ مسئول تدارکات تيم رفته و از او درباره رنگ پيراهن تيمش در بازي فردا سوال ميپرسد. دليل او براي اين کار، رفتن به تختخواب و تجسم گلزني در بازي فردا با آن پيراهن است، تصوير ذهني؛ آنچه از سوي بزرگترين متخصصان علم روانشناسي موفقيت محسوب ميشود.
راز آن گل زيبا
روني درباره آن گل زيبا به سيتي که در نهايت زيباترين گل تاريخ 20 ساله ليگ برتر نام گرفت، حرفهاي جالبي دارد: «وقتي توپ به من رسيد، 5، 6 ايده متفاوت در سر داشتم. در اينگونه مواقع بايد درستترين تصميم ممکن را بگيريد و طبق شرايط آن لحظه به توپ ضربه بزنيد. همهچيز به نوع استقرار مدافعان حريف بستگي دارد. اگر آنها نزديک شما هستند، چارهاي غير از دريبل زدن نداريد، اگر جا ماندهاند نبايد فرصت بازگشت را برايشان فراهم کنيد و همانجا ضربه نهايي را بزنيد.» به نظر ميرسد فقط وقتي يک قهرمان بزرگ هستيد، اجازه خودخواهي را داريد؛ شبيه همان کاري که مارادونا در جريان گل دوم بازي مرحله يکچهارم نهايي جامجهاني 1986 مقابل انگليس انجام داد و در رختکن از والدانو بابت خودداري از ارسال پاس عذرخواهي کرد. 7 سال قبلتر تري بوچر دليلي براي عذرخواهي نداشت. مدافع تيم ملي انگليس اشتباه شيلتون بزرگ را پوشش داده بود و با حرکتيباورنکردني و فداکارانه مانع ورود توپ به دروازه شد. آن خودخواهي و اين فداکاري دو روي يک سکه بود؛ بزرگان با استفاده از يک حس برتر، ناخودآگاه ميدانند در چه زماني بايد از دو حس متضاد (خودخواهي و فداکاري) به شکل مثبت استفاده کنند و تيمشان را به موفقيت برسانند.
ذهن برتر
فوتباليستها تنها به خاطر قدرت بدني از ممتازهاي ساير رشتهها متمايز نميشوند. داشتن ذهنيت پيروزمندانه و تجسم خلاق از آنها يک نمونه برتر ميسازد. بزرگترين ورزشکاران، صرفا به خاطر برخوردارياز فيزيک مناسب متمايز نشدهاند. تلفيق قدرت تصويرسازي صحنه دلخواه، به مغز اجازه ميدهد با سرعت بيشتري به پردازش دادهها مشغول شود. به عبارت سادهتر وقتي شب خواب گلزني ببينيد يا مثل روني در تختخواب به تجسم اتفاقات دلخواه خود در بازي فردا بپردازيد، روز بازي هنگام به دستآوردن يک موقعيت مناسب، راحتتر از هميشه قدرت اتخاذ مناسبترين تصميم براي گلزني را به دست ميآوريد.
حسابگري را فراموش کن
گاهي اوقات حس، فراتر از ذهن به ياري شما ميآيد. در يکي از دشوارترين صحنههاي بازي، ناگهان تصميمي ميگيريد و اقدامي خارج از دستور مربي و حتي عرف انجام ميدهيد. در اين شرايط چون کاري فراتر از تصوير ذهني معمول انجام ميدهيد، رقيب در محاسباتش دچار اشتباه ميشود و شما لبخند نهايي را خواهيد زد. اين روزها بيش از دهه80 و90 سايه علم بر سر فوتبال گسترده شده است. آزمايشهاي دقيق و وجود سنسور در تمرينات، به همان ميزان که درصد خطا در پيشبينيهاي اوليه را به پايينترين ميزان رسانده، ميزان خلاقيت و حرکات غريزي را کاهش داده اما قهرمانان بزرگ، هميشه در تاريخ از اتهام عملکرد خطي و برنامهريزي شده، مبرا بودهاند.
وين روني نميتواند از زير بار دستورات فرگوسن شانه خالي کند اما براي موفقيت تيم، تقريبا هر شب در روياي خودش تصوير ذهني اتفاقات مورد نظر خود را ترسيم ميکند و فردا با يک چارچوبشکني نامحسوس به خواستهاش ميرسد. يکي از جديدترين اقدامات براي کنترل بازيکنان، اتصال يک سنسوربه بازيکنان براي اطلاع از فرآيند مغزي آنها و کنترل حرکتشان است. ميبينيد... در دنياي محصورکنندهاي زندگي ميکنيم. ديگر مارادونايي به دنيا نميآيد تا جرات اقداماتي خارج از خواستهاي مربيان را داشته باشد. وقتي اول هستيد، ميترسيد و نگران ميشويد. بازندهها چيزي براي از دست دادن ندارند. توجه کردهايد وقتي از بار تعلق اول شدن، ماندن در يک رابطه، حفظ سمت و... خلاص ميشويد، چقدر احساس آزادي ميکنيد و چقدر چشمه خلاقيتهايتان فوران ميکند. تا آنجا که به فوتبال مربوط ميشود، هرگاه حس ترس از دست دادن جايگاه وجود نداشته، صحنههايي ابدي مانند همه آن گلهاي خودجوش مارادونا به وجود آمده است.
منبع:goal.com