تحلیل و بررسی پیشفصل - منچستر یونایتد
با نزدیک شدن به شروع فصل جدید لیگهای مطرح اروپایی، قصد داریم از نظر تاکتیکی تیمها را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
قسمت اول - منچستر یونایتد
شیاطین سرخ شهر منچستر به رهبری سر آلکس فرگوسن, گاندولف سرخرنگ، برای شروع بازیهای پیشفصل و پس از آن بازیهای لیگ برتر خود را آماده میکنند و با توجه به حذف انگلستان, دانمارک و فرانسه، تمامی بازیکنان خود را آماده برای فصل تمرینی و آمادهسازی میبینند البته به جز نانی, وینگر پرتغالی.
بحث نقل و انتقالات بسیار داغ و جذاب دنبال میشود به خصوص برای منچستر یونایتد چون در فصل گذشته از نبود بازیکن خلاق در خط میانی و البته مصدومیت بیشمار بازیکنانش به ناچار دستور به بازگشت کهنه سرباز خود، پل اسکولز داد و با اینکه این نابغه 38 ساله فراتر از انتظارات ظاهر شد و بهترین آمار پاس با 93 و نیم درصد را ثبت کرد ولی منچستر یونایتد نیازمند به تقویت خط میانیاش است.
البته آنها دست روی دست نگذاشتند و خط میانی خود را با خرید شینجی کاگاوا از قهرمان دو فصل اخير آلمان، بورسیا دورتموند, رسما ثبت کردند تا اولین سامورایی این باشگاه کار خود را آغاز کند. سپس آنها با بازگشت به اصل خود و خرید نیک پاول 18 ساله از تیم دسته چهارمی کرو نشان دادند که هنوز به عهد خود مبنی بر بهادادن به جوانان پایبند هستند.
ولی هنوز ضعفهایی آشکار بر ساختار این تیم سایه میافکند آن هم ضعف در خط میانی است.
البته این مشکل دو راهحل دارد :
یک - بهادادن به بازیکنان جوان نظیر تام کلورلی، رایان تونیکلیف، نیک پاول وپل پوگبا
دو - خرید یک هافبک میانی با تجربه در خط میانی البته با خصایص هجومی
بدون شک فرگوسن با صرفنظرکردن از خرید وسلی اسنایدر، فصل قبل ریسک بزرگی پذیرا شد که نتيجه مهمي در بر داشت: بها دادن به ولبک، کلورلی، جونز، اوانز و اندرسون. فرگي شاهد بازیها روان از تیم جوانش بود ولی فوتبال است و هزار اتفاق فوتبالی: مصدومیت نوبتي این بازيکنان ارزشمند. اما کوتهفکری است که بخواهیم فرگوسن را مقصر قلمداد کنيم و بگوييم باید خرید را در اولویت قرار میداد.
بیایید ابتدا بازیکنانی که توان بازی به عنوان میاندار در این تیم را دارند مورد بررسی قرار دهیم :
فلچر : جنگنده، توپگیر، پاسور (28 ساله)
کریک : جنگنده، توپگیر، پاسور (31 ساله)
اسکولز : توپگیر، تکنیکی، پاسور، جنگنده (38 ساله)
کلورلی : جنگنده، تکنیکی، توپگیر، پاسور، سرعتی (23 ساله)
اندرسون : جنگنده، توپگیر، تکنیکی (24 ساله)
گیگز : تکنیکی، پاسور، توپگیر (39 ساله)
جونز : جنگنده، سرعتی (20 ساله)
کاگاوا : سرعتی، تکنیکی، جنگنده، پاسور (23 ساله)
پوگبا : قدرتی، جنگنده، پاسور، توپگیر (19 ساله)
تونیکلیف : جنگنده، توپگیر (19 ساله)
پاول : تکنیکی، پاسور (18 ساله)
با توجه به اینکه نیمی از این بازیکنان پا به سن گذاشته و باتجربه هستند و نیمي دیگر جوان و البته به اندازه سن خود تجربه کسب کردهاند, در صورت حفظ تمامی آنها تیم نیازی به هافبک میانی ندارد ولی در اینجا دو اما وجود دارد.
یکی اینکه وضعیف فلچر که زماني يکي از بهترین هافبکهاي تدافعی لیگ به شمار میرفت چگونه است؟ آیا به وضعیت مطلوب رسیده که رهبری خط میانی را بر عهده بگیرد؟
دیگر اینکه وضعیت قرار داد تونیکلیف و پوگبا چگونه است؟
پوگبا مصمم برای خروج از باشگاه است و راه یوونتوس را در پیش گرفته! جایی که شايد به يک نیمکتنشین تبديل شود گرچه زمزمه خروج قرضی او در صورت ورود به یوونتوس به گوش میخورد در حالی که فرگوسن او را جزو مردان اصلی خود برای فصل پیش رو میداند.
در آن سو، تونیکلیف پس از دوران موفقش در سنپترزبورگ بازگشته و آماده برای انجام وظیفه در قبال تیم اصلی است.
اگر تمامی مردان خط میانی منچستر یونایتد که در بالا لیست کردیم در تیم بمانند به نظر مشکلی برای خط میانی پیش نخواهد آمد و تیم دارای هافبکهای کافی و البته باکیفیت خواهد بود ولی اگر پوگبا از منچستر جدا شود و تونیکلیف به صورت قرضی به تیم دیگری برود, آنگاه تیم منچستر یونایتد نیاز به یک هافبک میانی خواهد داشت.
از لحاظ تنوع تاکتیکی، هوادارن بهتر است آرزو کنند تونیکلیف قرض داده شود و پوگبا تیم را ترک کند ولی چرا؟
تونیکلیف و پوگبا هر دو هافبک مرکزی با قابلیتهای تدافعی هستند. از آن سو، کاگاوا و پاول بیشتر خصایص یک هافبک تهاجمی را دارند. و اما جونز که آخرین گزینه فرگوسن در نبود هافبک است و با برچسب تدافعی شناخته ميشود. کریک و فلچر را تدافعی ميدانند و اسکولز، گیگز، اندرسون و کلورلی را تهاجمی؛ ولی نه هافبک تهاجمی. با اندکی دقت مشخص است که اوضاع تیم در قسمت تهاجمی خط میانی چندان جالب نیست چرا که گیگز و اسکولز توان بازی در تمامی بازیهای فصل را ندارند و به نوعی باید آخرین آلترناتیو های فرگوسن باشند. اندرسون 24 ساله از سال 2008 تا به حال پیشرفت چشمگیری نداشته و بیشتر در سطح یک بازیکن معمولی بوده به صورتی که بازیهای ضعیفش بیشتر از بازیهای خوبش نمود پيدا میکند و این نکته میتواند پایان راه او در اولدترافورد باشد. با این حساب کلورلی جوان تنها خواهد ماند که این یعنی نیاز تیم به خرید و اینجاست که شایعاتی همچون خرید مودریچ، کابایه، و استروتمن شکل میگیرد.
دیگر نقطهای که تیم فرگوسن در آن بسیار شکننده و ضعیف است سمت چپ خط دفاعي است: جایی که فرگوسن تعریف دفاع شبهبال را انتخاب کرده و به همین دلیل اورا که وارد 32 سالگي شده و دیگر قادر نیست پس از هر استارت و رفتن به فاز هجومی باز به خط دفاع بازگردد، گزينه مناسبي محسوب نميشود. البته وي اين وظیفه را تا سال 2010 و تا حدودی قبل از جام جهانی به خوبی انجام میداد و جالب است بدانید منچستر یونایتد در بازیهای بزرگ در سمت راست همان مشکلی را داشت که در حال حاضر در سمت چپ دارد بدین معنا که تیمهاي رقيب سعی بر فشار از سمت چپ منچستر دارند چرا که در سمت راست جایی که رافائل، جونز، اسمالینگ به ترتیب گزینههای اصلي هستند, نفوذ، کار به مراتب سختتري است.برای مثال در فینال ومبلی سال 2011 بارسا هر سه گل خود را از سمت پاتریس اورا پایهگذاری کرد. شاید اورا گزینه هجومی بسیار خوبی باشد ولی نمیتواند یک گزینه تدافعی مورد اعتماد باشد و این تیم نیاز به تقویت در ناحیه چپ خط دفاعي دارد به صورتی که در هر بازی خیالش از دو سمت آسوده باشد. باید خاطر نشان کرد فابیو داسیلوا برادر رافائل داسیلوا گزینه خوبی برای دفاع چپ است. وي بازیکنی جوان است که قابليت بازی با هر دو پا را دارد ولی هنوز به اندازه برادرش باتجربه نشده و نیاز به یک فصل کامل دارد. فرگوسن تصميم گرفته فابيو را به تیم ثروتمند کویینز پارک رنجرز به مدت یک فصل قرض بدهد. فرایرز را نیز فراموش نکنیم, جوان 19 سالهاي که سوداي رفتن دارد و در غير اين صورت هم نميتواند گزینه مورد اعتمادی باشد. وي نیاز به کسب تجربه دارد و به طور حتم قرض داده میشود چرا که خط تدافعی تیمهای بزرگ، محل کسب تجربه نیست.
بنابراين منچستر یونایتد یک سال دیگر باید شاهد نفوذهای تیم رقيب از سمت چپ خود باشد؟ یا بدین معنی است که به اورا اجازه کمتری رای نفوذ داده ميشود؟ یا تاکتیک جدیدی در راه است؟
فابیو ذاتا یک مدافع راست است که قبلیت بازی در سمت چپ را هم دارد بنابراين فرگوسن میتواند با حفظ فابیو، او را به عنوان جانشین برای پست دفاع راست و اولویت دوم خود قرار دهد و تمرکز مدافعان جوان خود یعنی جونز و اسمالینگ را بیشتر بر روی دفاع میانی بگذارد. در اين صورت يونايتد برای پست دفاع چپ، یک بازيکن جوان نياز دارد: چیزی در حد و اندازه اورای جوان: شايد عالی سیسوخو!
و حالا نگاهي به سيستم تيم:
فرگوسن علاقه شدیدی به استفاده از سیستم 4-4-2 دارد و کمتر شده اين سیستم را کنار بگذارد. وي معتقد است باید همیشه سيستم تیم را به صورت 4-4-2 چید.
البته اخيرا وي از سيستم 4-4-1-1 هم استفاده ميکند و در بعضي از بازیها نيز سیستم 4-3-3 را تست کرده است. به عنوان مثال، بازی در سوپر جام انگلستان و بازی در برابر تاتنهام و آرسنال و در برخی موارد نیز آرایش خود را هجومیتر از فاز 3-4-3 انتخاب کرد و با فتح مرزهای حریف به 2-4-4 تغییر شکل داد.
حال بیایید سیستم 4-4-2 رو با توجه به بازیکنان منچستر یونایتد مورد بررسی قرار دهیم و ضعفهای آن و راهحلهاي ممکن را بشناسیم :
دروازهبان: ده هئا (لیندرگارد - آموس)
مدافع چپ: اورا (فابیو - فرایرز)
مدافعان میانی: اوانز - ویدیچ (فردیناند - جونز - اسمالینگ)
مدافع راست: رافائل (رافائل - فابیو - جونز - اسمالینگ)
خط میانی: نانی (یانگ - پارک) کلورلی - کریک (اسکولز -فلچر - گیگز - جونز - اندرسون - پوگبا - تونیکلیف) والنسیا (نانی - یانگ -پارک)
خط حمله: رونی - ولبک (چیچاریتو - برباتوف - ماکدا - کین)
همانطور که پیشتر گفته شد تیم در ناحیه چپ خط دفاعی نیاز به خرید یک بازیکن باتجربه و جوان دارد که بتواند مسئولیت تهاجمی و تدافعی را به عهده بگيرد. در بازار نقل و انتقالات بازیکنان خوبی مانند بیل، آلبا، بینز و سیسوخو حضور دارند.
در بخش هافبکهای کناری یا همان بالها، تیم در صورت مصدومیت حداقل یکی از سه بازیکن اصلی خود یعنی یانگ، نانی و والنسیا با بحران در کنارهها مواجه خواهد شد. بنابراین با اینکه منچستر یونایتد در فصلی که گذشت از کنارهها ضربه زیادی نخورد ولی نیاز تیم به یک بال کناری جوان مشخص است و این در حالیست که شایعاتی مبنی بر علاقه منچستر یونایتد به رودریگز به گوش میرسد. ضمن اینکه رودریگز 20 ساله و چپپا نیز از علاقه خود به ملحقشدن به منچستر یونایتد و بازی در اولدترافورد پرده برداشته است.
در خط حمله، تیم با وجود 5 مهاجم نیازی به تغییر ندارد ولی این ناحیه بدون شک با تغییرات رو به رو خواهد شد. برباتوف چندی قبل ضمن صحبتی که با سران تیم داشت تصمیم به ترک باشگاه گرفته گرچه در صورتی که پیشنهادات خوبی برای برباتوف به منچستر یونایتد نرسد این مرد 31 ساله بلغاری به فروش نخواهد رسید. ماکدا نیز به احتمال بسیار بالا باشگاه را به صورت قرضی یا دائمی ترک خواهد کرد. در سوی دیگر ویل کین جوان که از مردان اصلی فرگوسن برای فصل پیش رو بود با مصدوميت سختی رو به رو شد که وی را برای دست کم 6 ماه خانهنشین میکند. بنابراین اگر برباتوف و ماکدا راه خروج را پیش بگیرند نیاز مبرم منچستر یونایتد به یک مهاجم دیگر حس خواهد شد که بهتر است مهاجمی با قد و قامت بلند باشد که این روزها شنيده شده انتقال لواندوفسکی 23 ساله و هونتلار 28 ساله محتمل است. البته در صورت صحت این شایعات, انتقال هونتلار هلندی از نظر تنوع تاکتیکی و البته تزريق تجربه به این قسمت مفید خواهد بود.
حال سیستم 4-4-1-1 يا به شکلی سادهتر 4-5-1 شناور را مورد بررسی قرار میدهیم:
دروازهبان: ده هئا (لیندرگارد - آموس)
مدافع چپ: اورا (فابیو - فرایرز)
مدافعان میانی: اوانز - ویدیچ (فردیناند - جونز - اسمالینگ)
مدافع راست: رافائل (فابیو - جونز - اسمالینگ)
خط میانی: نانی (یانگ - پارک) کلورلی - کریک (اسکولز - فلچر - گیگز - جونز - اندرسون - پوگبا - تونیکلیف) والنسیا (نانی - یانگ - پارک)
هافبک تهاجمی : کاگاوا (رونی - پاول - گیگز)
خط حمله: رونی (ولبک - چیچاریتو -برباتوف - ماکدا - کین)
نقصی که در این سیستم در فصل قبل موج میزد حضور رونی در نبود یک هافبک تهاجمی مادرزاد بود. بدین شکل که رونی عقبتر بازی میکرد و ولبک جوان نیز در نوک و این یعنی کاهش قدرت تهاجمی يونايتد. ولی با این حال رونی 35 گل برای تیمش به ثمر رساند آن هم به عنوان یک هافبک تهاجمی و باز بهتر است به اوایل فصل گذشته نگاه کنيم: در بازیهایی که رونی ماشین گلزنی منچستر یونایتد بود و در تنها 5 بازی لیگ و یک بازی سوپر جام انگلستان، 9 گل برای تیمش به ثمر رساند. ولی در ادامه فصل که به عنوان هافبک تهاجمی مورد استفاده قرار گرفت با سوییچکردنهای مداوم به خط هافبک و خط حمله توانست 26 گل برای تیمش به ثمر برساند. در واقع 26 گل در 38 بازی به عنوان هافبک تهاجمی و 9 گل در 6 بازی به عنوان مهاجم. آمار نشان میدهد اگر بتوان بازیکنی مانند کاگاوا به عنوان هافبک تهاجمی وارد تیم کرد نه تنها میتواند بهتر از رونی در آن قسمت ایفای نقش کند بلکه باعث میشود رونی به نوک حمله برود و به قدرت آتش تیم بیفزاید.
سیستم 4-3-3
دروازهبان: دههئا (لیندرگارد - آموس)
مدافع چپ: اورا (فابیو - فرایرز)
مدافعان میانی: اوانز - ویدیچ (فردیناند - جونز - اسمالینگ)
مدافع راست: رافائل (فابیو - جونز - اسمالینگ)
خط میانی: فلچر - کلورلی - کریک (اسکولز - گیگز - جونز - اندرسون - پوگبا - تونیکلیف)
خط حمله: نانی - رونی - ولبک (یانگ - چیچاریتو - والنسیا - برباتوف - ماکدا - پارک)
در این سیستم در فاز حمله بهتر است از بازیکنانی استفاده کرد که قدرت نفوذ و تکنیک بیشتري دارند.
نکته بعدی این است که در برخی از بازیها که منچستر یونایتد با سه هافبک میانی بازی کرد نه تنها قدرت حفظ توپ بیشتری از خود نشان داد بلکه از ضعف تدافعی اورا نیز کاسته شد چرا که حضور سه هافبک میاندار جنگنده، پاسور، توپگیر، قدرتی دو چندان به خط میانی ميدهد. چيزي شبيه تاکتیکی که به وضوح در تیم بارسلونا مشاهده میشود: تاکتیکی که فرگوسن در برابر بلکبرن به خوبی اجرا کرد ولی در برابر سیتی با شکست مواجه شد چون از بازیکنانی مانند ولبک، یانگ، والنسیا، رافائل و اوانز استفاده نکرد و از پارک، اسمالینگ، جونز، گیگز که همه تازه از بند مصدومیت رها شده بودند استفاده کرد. در اواخر بازي که والنسیا، ولبک و یانگ را به زمین فرستاد تیم وارد فاز هجومی شد و 15 دقیقه آخر بازی تیم سیتی را به عقب کشید ولی آنقدر این تصمیم دیر اتخاذ شد که دردی از تیم دوا نکرد.
سیستم 3-4-3 :
توضیحی که درباره این سیستم باید داده شود این است که تیم منچستر یونایتد در برخی از مسابقات که بالاتر نیز اشاره کردیم با آرایش ظاهری 4-4-2 وارد زمین شده و در ادامه با سوییچکردن بازیکنانش به 3-4-3 منتقل شده و در مواقعی نیز با اضافهشدن مکرر مدافع میانی سمت راست خود این چینش را به 2-4-4 تغییر داده است.
دروازهبان: دههئا (لیندرگارد)
مدافعان میانی: اوانز - جونز - اسمالینگ (ویدیچ - فردیناند)
بال تدافعی چپ: اورا (فابیو - فرایرز)
هافبک میانی: کاگاوا - کلورلی (اندرسون - گیگز - اسکولز - کریک - فلچر - تونیکلیف - پوگبا - پوگبا)
بال تدافعی راست: والنسیا (رافائل - فابیو)
خط حمله: نانی - رونی - ولبک (یانگ - والنسیا - چیچاریتو - برباتوف - ماکدا - پارک)
نکتهای که در این سیستم مورد توجه است بازي همزمان کاگاوا و کلورلی است. يونايتد فصل را بینظیر شروع کرد و اگر کمی دقت کرده باشید اورا نمایشهای خوبی از خود به عنوان مدافع چپ به جا گذاشت. در خط میانی دو هافبک میانی با خصوصیات تهاجمی قرار داشتند و در مواقعی جونز نیز به این خط کمک میکرد و میتوان گفت چنین نقشه بازی از سوی منچستر یونایتد دليل اصلي آن بازیهای درخشان بود و در ادامه مصدومیت بازیکنانی مانند ولبک، کلورلی و یانگ باعث شد این سیستم افت چشمگیری داشته باشد و جای خود را به همان 4-4-1-1 و 4-4-2 فرگوسن در اکثر مقاطع فصل بدهد.
نتیجه گیری
یک باشگاه فوتبال برای فتح تمامی قلهها حداقل برای یک فصل, نیاز دارد در تمامی سیستمها نقاط ضعف خود را برطرف کند. منچستر یونایتد اگر فصل را به صورت کلی با 3 مهاجم آغاز کند و از این سه مهاجم تنها یک بازیکن مصدوم شود و تیم برای یک بازی بخواهد به سیستم 4-4-2 روی بیاورد با ضعف تاکتیکی روبهرو میشود و آن هم خستگی و نبود جایگزین برای مهاجم خسته است. نياز مبرم منچستر یونایتد رفع نقاط ضعف در دو سیستم 4-4-2 و 4-4-1-1 است چون این تیم اکثر بازيهاي فصل را با این دو روش بازی میکند. در آخر خرید یک مدافع چپ و يک هافبک میانی با خصوصیات تهاجمی، یک مهاجم با فیزیک قوی و قامت بلند در صورت خروج پوگبا، تونیکلیف، فابیو، برباتوف، ماکدا و اندرسون الزامی است. البته اگر هدف منچستر یونایتد فتح تمامی قلههای افتخار در فوتبال باشد. با توجه به جمله معروف سر مت بازبی فقید : ''ما در منچستريونايتد برای کمال میجنگیم چون نمیخواهیم یکی از بهترینها باشیم؛ بلکه میخواهیم بهترین باشیم.''